safar724
Thursday, September 29, 2016
اصفهان
وقتی نام اصفهان به میان میآید، تاریخ و هنر دو عنصر جدا نشدنیای هستند که در ناخودآگاهِ ذهن تکرار میشوند. معماریهای کمنظیر، بناهایی فاخر و متعلق به گذشتههای دور و مجموعهای از فرهنگها و قومیتهای مختلف؛ در کنار موقعیت جغرافیایی خاص این شهر در قلب ایران، اصفهان را به شهری تبدیل کردهاند که نه حالا و نه در طول تاریخ نتوانسته و نمیتوانسته که نادیده گرفته شود.
اصفهان نیز همچون هر شهر با پیشینهی طولانی، نامهای متعددی به خود گرفته و روایتهای بیشماری در مورد وجه تسمیه آن ذکر شده است. یهودیه گرفته تا اسپهان، اسپادانا، صفاهان، جی و نامهای دیگر در متون تاریخی برای نامگذاری شهری که امروز آن را به نام اصفهان میشناسیم به کار گرفته شدهاند. با این حال آنچه مسلم است تشکیل هستهی اولیهی شهر توسط مهاجران یهودی است که توسط بختالنصر کوچانده شده بودند. پس از آن اصفهان در دورههای اشکانی و ساسانی به یکی از شهرهای نسبتا مهم و پشتیبان پایتخت حکومت تبدیل میشود. در دورهی اسلامی ضمن حفظ وضعیت شهر باستانی جی، مجموعهی جدیدی از سکونتگاه با نام شارستان یا شهرستان در پیرامون هستهی قدیمی ساخته میشود و این سنگ بنایی میشود برای اصفهان امروزی.
اولین دوران شکوهمندی اصفهان در سالهای پس از اسلام را باید در دوران حکومت دیلمیان جستجو کرد. در سال 319 هجری قمری، مردآویج پادشاه این سلسله، اصفهان را به پایتختی برمیگزیند و اقدام به برگزاری جشن باستانی سده میکند. سلجوقیان نیز هرچند در کشوقوس جنگ، خرابیهای زیادی به شهر وارد میکنند اما پس از تصرف آن، تمام تلاششان را به کار میبندند تا اصفهان را از نو بسازند. وضعیت آبادانی شهر تا به آن جا پیش میرود که طغرل پادشاه مقتدر سلجوقی تصمیم میگیرد تا پایتخت حکومتش را از ری به اصفهان منتقل کند. در همین دوران سلجوقیان است که با تدبیر وزیر با کیفیتی چون خواجه نظامالملک طوسی، بناهای بسیار ارزندهای در شهر ساخته میشود و اولین آثار تاریخیای که امروز در اصفهان آنها را مشاهده میکنیم، پایهگذاری میگردد.
اما شکوه واقعی اصفهان از باید در دوران صفوی جستجو کرد. وقتی شاه عباس به خاطر طبیعت اصفهان و همینطور دور کردن پایتخت از مرزها و تهدیدهای اطرافیان پایتخت را از قزوین به اصفهان منتقل میکرد، بیشک رویای پایتختی را میدید که شایستهی سالهای فرمانروایی مقتدرانهاش باشد. رویایی که خیلی زود رنگ حقیقت گرفت و اصفهان با مجموعهای از میدانها، مجموعهها و بناهای ارزشمند که با ظرافت و دقت و هنرمندی فراوانی طرحریزی و ساخته شده بودند به سرآمد شهرهای همعصر خودش در ایران تبدیل شد. زیبایی اصفهان در این دوره به حدی بود که سفرا و جهانگردهای اروپایی که به ایران سفر کرده بودند و اغلب در دربار شاه عباس منزل داشتند، با وجود تمام علاقه و تعصبی که به شهرهای خودشان داشتند، نمیتوانستند منکر جذابیت و آراستگی اصفهان شوند.
زیبایی اصفهان در دورهی دیگر پادشاهان صفوی تکمیل شد. حتی با وجود تخریبهایی که در زمان حکومت حاکمان قاجاری صورت گرفت باز هم اصفهان توانست یکی از زیباترین شهرهای ایران باقی بماند. امروز هم اصفهان بیش از هر چیزی به جذابیتهای تاریخیاش شناخته میشود. توریستهای بسیاری از کشورهای اروپایی و آسیای دور به اصفهان میآیند تا شگفتیهای بهجا مانده در طول تاریخ را از نزدیک مشاهده کنند. تجربهی لذت پژواک صدا در زیر گنبد خوش نقشونگار شیخ لطفالله، ایستادن در میدان نقش جهان و دقیقشدن در تناسبات بینظیر آن و راهکار خلاقانهی معماران ایرانی در چیدمان فضا و تفکر در نقوش کاشیکاریهای مسجد شاه؛ همگی تجربههایی فوقالعادهاند که هیچ انسانی نمیتواند بی آنکه تحت تاثیر آنها قرار بگیرد و زبان به تحسینشان نگشاید، از کنارشان بگذرد.
دیدنیهای اصفهان بسیار پر تعدادند. مجموعهی چهارباغ که میدان نقش جهان گل سرسبد آن محسوب میشود یکی از دیدنیترین مکانهای اصفهان است. مسجد شیخ لطفالله، مسجد شاه، کاخ عالی قاپو و بازار در کنار خود میدان، یادگارهایی به جا مانده از دوران صفویاند که هنوز هنر معماران چیرهدست صفوی و هنرمندانی چون میرعماد را به نمایش میگذارند. کاخهای هشتبهشت و چهلستون با تزئینات فوقالعاده و موقعیت خاصشان، مکانهایی هستند که نمیتوان از دیدنشان صرف نظر کرد. پل خواجو و سی و سه پل با زایندهرودی که حتی با وجود خشک بودن هم جذاب است، برای ساعتها استراحت و لذتبردن از منظرههای متنوع گزینههایی عالیاند. منارجنبان، مسجد جامع و کلیسای وانک و دیگر مساجد و خانههای تاریخی در کنار هتلهای لوکس و باکیفیتی چون عباسی، تجربهی بینظیری از گشت و گذار در بافت تاریخی اصفهان بر جای میگذارند. حتی میتوان به محلهی جلفا نیز سری زد و از کافههای بهروز و فرهنگ خاص این منطقه لذت برد.
تاریخ اصفهان تنها به جذابیت بناها و معماریهای شکوهمند آن خلاصه نمیشود. حضور و یاد بزرگانی چون میرفندرسکی، شیخ بهایی، رضا عباسی، جلالالدین همایی، هاتف اصفهانی، جلیل شهناز، حسن کسائی، محمدعلی جمالزاده، شیخ صدوق، علامه مجلسی و محمود فرشچیان در تار و پود این شهر رفته است؛ در تار و پود تکتک شاهکارها و کاشیکاریها، در تمام رنگها و نقش و لعابهای گنبدها و دیوارها و طاقهای مسجدها و کاخها و مدرسههای این شهر...اصفهان تاریخی است که تجسم فضایی پیدا کرده و چقدر لذتبخش خواهد بود تنفس در چنین فضایی.
No comments:
Post a Comment
Newer Post
Older Post
Home
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment